به گزارش میراثآریا، محمدرضا مهراندیش فیلمساز، پژوهشگر و دبیر نشست پس از نمایش فیلم، به معرفی عباس تحویلدار کارگردان فیلم خلوت و آثار او پرداخت.
زهرا زارع از اهمیت فیلم خلوت و گزارش دقیق و عمیق آن و از تجربه عرفان در آیینهای ایرانی سخن گفت و تصریح کرد: امروزه مقوله «خلوت» از حیث ترمینولوژی تنها اختصاص به ساحت عرفان ندارد و موضوع مطالعات میانرشتهای در همه علوم شناختی و رفتاری است و ضرورت خلوت بهویژه در روزگار مدرن امری است که همه صاحبنظران حوزه الهیات، فلسفه، انسانشناسی، روانشناسی و حتّی معماری بر آن تاکید دارند.
او افزود: در بایستگی مستند ارجمند خلوت، همین بس که به خوبی هر چه تمامتر توانسته است زیستجهان معنوی یکی از طرایق صوفیانه را به تصویر بکشد و سنتز جامعی از خلوت و جلوت را توامان ترسیم کند. با عنایت به گستردگی و اهمّیت میراث معنوی آیینهای عرفانی در ایران به نظر میرسد که غفلت از این جوامع در مطالعات مردمشناسی خسرانی بزرگ است و از این رو فیلم جناب آقای تحویلدار و ثبت و ضبط این آئین معنوی درخور ستایش و قدردانی است.
در ادامه علیرضا حسنزاده دانشیار پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، آثار عباس تحویلدار را در معرفی آیینهای ایرانی چون صابئین، ایران سرزمین صلح ادیان الهی و چلهنشینی بسیار مهم دانست و گفتمان موجود در آثار تحلویلدار را در مسیر تقویت مدارا، اهمیت صلح و همزیستی اقوام ایرانی و تنوع فرهنگی در ایران شمرد.
او گفت: در آثار تحویدار جریان زندگی و واقعیت خودجوش، ساختار روایت را شکل میبخشد و پیرنگ اثر متاثر از گفتوگو و شنیدن صدای همه کسانی است که در جلوی دوربین قرار دارند. این گفتوگوها افق روایت را در برابر تفسیر میگشاید و امکان برداشتی و توصیفی فربه از واقعیت را ممکن مینماید.
حسنزاده سپس از اهمیت اعداد آیینی در تمدن ایرانی و تمدنهای همسایه آن چون میانرودان سخن به میان آورد و زمان را بهعنوان یکی از شاکلهها و پایههای آیین در اعداد آیینهای عرفانی متجلی دانست و اظهار کرد: در آیین ما با عنصر مقدس sacred مواجه هستیم که بیرون از آن امر نامقدس profane قرار دارد. در اینجا ساختار و برونساختار در برابر هم قرار میگیرند. مفهوم مقدس و نامقدس در ادبیات مردمشناختی و جامعهشناختی مدیون نظریات دورکهایم و الیاده است اما ترنر در ادبیات انسانشناختی این مفهوم را با موقعیت برونساختاری یا همان آستانگی مرتبط نمود. در فیلم خلوت اثر عباس تحویلدار ما با مفهوم مقدس روبهرو هستیم و تداوم امر قدسی در زندگی پس از رخداد آیینی در اجتماع فراساختاری وجودی یا هنجاری درویشان جلوهگر میشود.
رئیس پژوهشکده مردمشناسی بیان کرد: مفهوم چلهنشینی از بافت دینی، عرفانی و آیینی به ادبیات روشنفکری ما راه مییابد و در آثار اندیشمندانی چون مهرجویی، شهرنوش پارسیپور، گلی ترقی و غیره در درخت گلابی، شاخه طوبی و غیره قابل مشاهده است. وی افزود مفهوم خلوت در آثار اندیشمندانی چون داریوش شایگان در معرض خطر از طرف مدرنیزیشن قرار دارد و او مثلا معماری شیشهای و مدرن را نقطه مقابل خلوت میشمرد.
او ادامه داد: در فیلم خلوت ما با نگاه گروههای مختلف حتی خانواده درویشهای به خلوت نشسته مواجه هستیم و این از توصیف و اتنوگرافی چندصدایی تحویلدار حکایت دارد. میزانسن اثر بسیار قوی است و برای مثال در استقبال از پایان آیین چلهنشینی و خلوت شما میبینید که آسمان نقل نور بر درویشان میپاشد که منظورم همان برفی است که در حال آمدن است. لانگشات شروع پیوند میان کوه، عرفان و موسیقی را نشان میدهد. یا نالههای درویش جوان شعیب در خلوتگاه در پایان مراسم خود به موسیقی متن اثر در پیوند با صدای دف تبدیل میشود. زبان بدن در این آیین در سماع با تمپو و سرعت نواختن دف پیوند عمیق دارد. عناصر بهخوبی کنار هم نشستهاند تا زک تجربه درونی یعنی عرفانی را به ما نشان دهند.
عباس تحویلدار نیز در این نشست تصریح کرد: من چشم صادق تماشا بودهام و در همه آثارم سعی کردهام بر مبنای اتفاق و جریان خودجوش واقعیت فیلم بسازم و اصولا آیین یک تجربه خودجوش است و نمیتوان آن را به یک روایت تصنعی تبدیل کرد.
محمدرضا مهراندیش در پایان به نتیجهگیری و جمعبندی نشست پرداخت و گفت: سینمای مستند را به تعبیری سینمای حقیقت هم مینامند و یکی از نمونههای موفق این نامگذاری و پیوند ناگسستنی مستند و حقیقت را در فیلم خلوت مشاهده میکنیم. فیلمساز دخالتی در واقعه و رویداد فیلم نمیکند، فقط ناظر و روایتگر است. بههرحال ساختن چنین فیلمهایی که پنج- شش سال وقت میبرد و کارگردان سرگذشت رویداد اصلی و شخصیتهای اصلی و تحولات فکری و ذهنی را در یک پروسه چندین سا روایت میکند کار دشواری است.
انتهای پیام/
نظر شما